دیگه به آینه ها هم اعتماد ندارم؛ کلاهی که سرم گذاشتی رو نشون نمیدن.
تمام حرفهای ناگفته ام ؛ همین سکوتی است.....که می شنوی.
من و تو "مــــــــــا " شده ایم نمی دانستم که "ما "یمان آوازی می شود برای گاوی که در طویله ی دلت مخفی کرده بودی
اینجا سرزمین واژه های وارونه است: جایی که گنج, "جنگ" می شود... درمان, "نامرد" می شود... قهقه , "هق هق" می شود... اما دزد همان "دزد" است ... ... ... درد همان "درد..." و گرگ همان "گرگ
همیشه ابرها می بارند ولی آدمها عاشق ستاره ها می شوند . . . نامردیست . . . آنهمه گریه را به یک چشمک فروختن.
گاهی عکسی را می سوزانیم گاهی عکسی ما را می سوزاند گاهی با دیدن یک عکس ساعت ها گریه میکنیم گاهی سالها با یک عکس زندگی می کنیم و گاهی دیدن یک عکس یـعـنــی پــایـــان.
تنهایی آدمها به عمق یک دریاست ولی برای پر کردنش یک لیوان محبت کافی است.
گاهی دلم میخواد, وقتی بغض میکنم,
خدا از آسمان به زمین بیاد, اشک هامو پاک کنه, دستم را بگیره و
بگه: اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!!
بــیـــا بــــــریــــــــم
موضوع مطلب :